سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کار نیک را به جاى آرید و چیزى از آن را خرد مشمارید که خرد آن بزرگمقدار است و اندک آن بسیار ، و کسى از شما نگوید دیگرى در انجام کار نیک از من سزاوارتر است که به خدا سوگند ، بود که چنین شود ، چه نیک و بد را مردمانى است ، هر کدام را وانهادید اهل آن ، کار را به انجام خواهد رسانید . [نهج البلاغه]

 
مدیران جوان

i ایمان به خدا

چهارشنبه 87/11/30 ساعت 12:34 صبح

 

آیا واقعا" فکر می کنی که من می توانم تو را نجات دهم ؟

کوهنوردی قصد داشت بلندترین کوه ها را فتح کند . او پس از تلاش برای آماده سازی خود ، ماجراجویی را آغاز کرد امّا از آنجا که دوست داشت افتخار این کار را خودش کسب کند ، تصمیم گرفت تنها از کوه بالا برود . او تمام روز از کوه بالا رفت . خورشید کم کم غروب کرد و شب , بلندی های کوه را در برگرفت . کوهنورد ، دیگر چیزی نمی دید همه جا سیاه و تاریک بود . ابر، ماه و ستاره ها را پوشانده بود و او اصلا" دید نداشت ، امّا به راه خود ادامه می داد و از کوه بالا می رفت ، چند قدم دیگر مانده بود تا به قلّه کوه برسد که پایش لغزید و سقوط کرد .

در حالی که به سرعت سقوط می کرد فقط لکه های سیاهی را می دید و حس وحشتناک بلعیده شدن توسط قوه جاذبه او را در برگرفته بود ، همچنان سقوط می کرد و در آن لحظات ترسناک همه اتفاق های خوب و بد زندگی را به یاد می آورد . فکر می کرد مرگ چقدر به او نزدیک شده است . ناگهان احساس کرد طنابی دور کمرش محکم شد . طناب , بدنش را بین زمین و آسمان معلق نگه داشته بود ، تاب می خورد و سپس آرام بدون حرکت می ماند . ترس زیادی در جان او رسوخ کرده بود .

دیگر چاره ای نداشت جز آنکه فریاد بکشد:

 « خدایا کمکم بکن ! »

ناگهان صدای پُر طنین در وجودش طنین انداخت :

 « از من چه می خواهی ؟ »

-  ای خدا نجاتم بده !.

  آیا واقعا" فکر می کنی که من می توانم تو را نجات دهم ؟

-  البته باور دارم که تو می توانی نجاتم دهی .  

 -اگر باور داری طناب دور کمرت را پاره کن .

یک لحظه سکوت برقرار شد .

اما مرد تصمیم گرفت با تمام نیرو به طناب بچسبد .

روز بعد گروه نجات گزارش کردند که کوهنورد یخ زده ای را پیدا کردند که از یک طناب آویزان بود و با دست هایش محکم طناب را گرفته بود .

امّا او فقط یک متر با زمین فاصله داشت ! !


نوشته شده توسط: علیرضا غلامی

نوشته های دیگران ()


i ْلیست کل یادداشت های این وبلاگ

 پروانه ها
ما ایرانیان
ایمان به خدا
خودباوری
طنز مدیریتی
چراغ جادو
الاغ پیر
هفت اصل مهم بیل گیتس
7%
شخصیت شناسی از روی امضاء
گمبا
ما ایرانیان بی فرهنگ


خانه
مدیریت
پست الکترونیک
شناسنامه
 RSS 

:: کل بازدیدها ::
43622

:: بازدیدهای امروز::
7


:: بازدیدهای دیروز::
1


:: درباره خودم ::

مدیران جوان

:: لینک به وبلاگ ::

مدیران جوان

:: پیوندهای روزانه ::

کوروش بزرگ [196]
[آرشیو(1)]

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من ::

ترمه
نوشته های ابراهیم شادمهر
کوروش بزرگ

:: لوگوی دوستان من ::


::فهرست موضوعی یادداشت ها ::

مدیریت[35] .

:: وضعیت من در یاهو::

یــــاهـو

:: خبرنامه ::